فضای ول انگار مجازی و تَوَهُم شعر !


فضای ول انگار مجازی و تَوَهُم شعر !

سال 79بود. برای اولین بار به انجمن شعر ماسال رفتم .اتاقی از کتابخانه ی عمومی ماسال را به آن اختصاص داده بودند و انجمن شعر ، در دل مزار شهدای شهر قرار داشت. یعنی درست در مرکز شهر .اتاقی کوچک برای سی چهل نفر همراه با میز کنفرانس و چندین صندلی. زمان ورود ما صندلی ها همه اشغال شده بودند و چون به عنوان مهمان از قزوین آمده بودیم به پاس مهمانی ، چند جوان محجوب که هیک کدام شان را نمی شناختم ، به احترام ، جای شان را به ما دادند و خود سراپا ایستادند و ما با کمال شرمندگی نظاره گر این لطف بیشمارشان لحظه ها را سپری کردیم .

دور تا دور میز کنفرانس پُر بود ازشاعران پیشکسوت و جوانان با استعدادی که آمده بودند تا آینده شعر و ادب شهرشان را بارور نمایند .شعرها خوانده شد نقد و بررسی گفتگوهای دو به دو و یا چند نفره ادامه یافت و آنهایی که جلوتر آمده بودند باعذر خواهی چند باره مرخص شدند و سرانجام من ماندم چند تن از عزیزان پیشکسوت و در خصوص مشکلات کانون و انجمن های شعر مناطق تالش و بحث و تبادل نظر و پیشنهادات ودر پایان عکس یادگاری و خداحافظی.

اکنون هفده سال از آن روز می گذرد و به درستی نمی دانم آیا این انجمن در ماسال مانند سال 79 رونق دارد یا به جای دیگری منتقل شده است ؟ با توجه به اینکه سال قبل مدیر کل محترم ارشاد گیلان نشستی صمیمانه با اعضای انجمن شعر ماسال داشتند و نارضایتی هایی در این خصوص انتشار یافت و گویای این بود که هنوز  امکاناتی در اختیار ندارند و ماحصل نشست ، آن شد که در خبرها آمده است.

همانگونه که از نام انجمن و کانون های ادبی پیداست یکی از اصلی ترین هدف تشکیل آن «ارتقاء کیفی و رشد ارزش های معنوی شعر و ادبیات» است که این مهم مرزهای جغرافیای خاصی را هم نمی طلبد .بلکه برای منطقه ی تالش وشهرستان ماسال و یا هراستانی قابل تصور است.

از آنجایی که انجمن های شعر و ادب محل طراوشات ذهنی است که ذهنیت خلاق را در پی دارد  و در جهت ارایه ی شعر ، داستان نظایر این ها در کانون ها، اندیشه هایی متبلور می شوند که برای ساختار جامعه فرهنگی ثمر بخش خواهد بود.

 با توجه به اینکه قبل از دهه هشتاد انجمن و کانون های شعر و ادب مناطق تالش از فعالیت های خوبی برخوردار بودند  و این شامل حال  شهرستان ماسال و رضوانشهرنیز می شد و در خدمات به فرهنگ دوستان پیشتاز بودند و درکنار پیشکسوتان ، جوانان پُرشوری نیز در آن حلقه ها حضوری فعال و پرجنب و جوشی داشتند.اگر چه اغلب این کانون ها با مشکلاتی روبرو بودند و چه بسا برای بقای خود متوسل به ادارات آموزش پرورش ، اماکن عمومی و... می شدند که اتاقی در اختیارشان قرار گیرد تا سراپا بمانند .

اما با گذار از دهه هشتاد و اواسط آن با روی کار آمدن رسانه های مجازی نظیرسایت ها وبلاگ های گوناگون تا حدودی از کثرت و جذابیت انجمن ها و کانون ها به صورت حضوری کاسته شد و آن طراوت و شادابی ای که در گذشته حاکم بود به نوعی انفصال مقطعی ایجاد شد و اغلب شاعران در این بُرهه ، دور و برشان از جوانان با استعدادی که قبلن حضورشان در جلسات  چشمگیر و رونق بخش انجمن ها بودند تهی شد و دیگر آن شورحال سابق را نداشت.

آنچه که  اغلب جوانان را خانه نشین کرد ، همین  شبکه های مجازی بود که شرحش در بالا رفت وبه نوعی آنها را از انجمن و کانون ها دور ساخت .چرا که در دورهمی های کانون و انجمن ها با پیرایش و ویرایش و غربالگری دیدگاه و اندیشه ها ، آثار آنها پخته تر در دسترس اهل شعر قرار می گرفت و آنچه که بروز و ظهور می رسید بر اساس همان ارزش های معنوی و ارتقاء کیفی شعر و ادبیات بود.با پناه بردن به فضای مجازی چیزی که از همه کمرنگ تر جلوه گر شد فضای نقد و بررسی بود که جوانان از آن بهره می بردند.

با وجود اینکه «تعریف شعر کار بسیار مشکلی است ، اصولاً یکی از مشکل ترین کارها در این زمینه است. شاید بشود گفت که شعر تعریف ناپذیر ترین چیزی است که وجود دارد .بدین ترتیب نمی توان یک تعریف خاص از شعر ارایه نمود» مقتضی است که برای ایجاد یک شور عمومی نیاز به همگرایی فکری بوده که همان گرد آمدن در کانون ها و انجمن های ادبی است.چرا که شعر اگر چه از نظر سرایش تک بعدی است ، اما برای گسترش و ارجاع آن نیاز به هم اندیشی بوده  که به نوعی همان نقد و بررسی است.

دکتر رضا براهنی در خصوص شعر می گوید:« شعر ، جاودانگی یافتن استنباط احساس انسان است در یک لحظه از زبان گذرا در جامه ی واژه ها. شعر یک واقعه ی ناگهانی است ، از سکوت بیرون می آید و به سکوت بر می گردد.» این را می توان ساختار تک بُعدی شعر دانست ولی برای بسط دادن آن نیاز مبرم است که در کارگاه های ادبی به غربالگری پرداخته شود تا به مشی یک شعر همه جا گیر بدل شود.

اینجاست که برای این گونه کانون ها و انجمن ها که برای پروریدن آنچه سروده شده از طرف اعضای آن بایستی ملاکی مشخص باشد و راه کارهای اصولی و حضور در کارگاه های تخصصی  تا اثر قابل توجهی از ادبیات را پیش روی تاریخ قرار دهیم.

سید مهدی حسینی نژاد شاعر و مترجم جوان ایلامی در این خصوص معتقد است :« شعر ایران از مانیفست ها رهایی پیدا کرده ، اما این روزها گرفتار یک آفت جدید هست و آن فضای مجازی است .در حقیقت فضای مجازی یک فضای ول انگار بی درو پیکر و بدون حساب کتاب است .تعداد شعر نماها و شاعر نماها در این مدت کوتاهی که فضای مجازی غالب شد چندین هزار برابر شده و هرکسی از هر روزنه ای به خودش اجازه می دهد و شعر می نویسد.»

محسن محمدی در رونامه ی جام جم به نقل از دکتر محمد سلطانی فر می نویسد:«در گذشته ادبیات حاکم بر رسانه های رسمی کشور عمدتاً در حوزه ی اختیار انسان های فرهیخته و دست به قلم بود . که حوزه رسانه ها را می شناختند .اما از روزی که با پیدا شدن فضای مجازی تولید محتوا عمومیت یافت و به دست همه افتاد حوزه ی ادبیات عمومی به شدت ضربه پذیر شد و لطمه خورد.»

سعید بیابانکی شاعر طنز پرداز کشور مان در گفتگوبا تسنیم می گوید:« شاعران نسل امروز نسلی هستند که با فضای مجازی به دنیا آمدند و با آن عجین هستند.و شعر و اندیشه شان در این فضا سیر می کند .تَوَهُم محبوبیت ، شهرت ، لایک ، غیره دارند که خوشایند نیست.این فضا به شعر معاصر نیز ضربه زده و می زند و جوانان امروز در شعر اندیشه یک دهم جوانان دهه شصت نیستند .این نسل کتابخوان نیست تنها از روی هم تقلید می کنند .فضای مجازی یک آینه است .شبیه یک آکواریوم که همه همدیگر را می بینند.در دهه شصت اینگونه نبود.»

با وجود همه ی این ناملایمات هنوز اسمی از کانون ها و انجمن های شعر بر سرزبان هاست و کارگاه های نیمه جانی در مناطق تالش پابرجاست . همین وجود فیزیکی می تواند نوید بخش شعر خوب باشد حال یکی از مشکلات اساسی این است که گردانندگان قدیمی این کارگاه ها نیز گرفتار فضای دیگری بنام «تلگرام» شده اند. این تلگرامیسم ، فضا را چنان آکنده ی ناملایمات کرده است که نه تنها شعر و ادبیات را دچار آسیب نموده بلکه در مسیری طی می کند که فضای اجتماعی را نیز در نوردیده است .

اگر از نسل اول تلگرام ـ یعنی فیسبوک و اینستاگرام که کماکان پابرجاست یاد نماییم به شدت و حدت تلگرام رسوب گر و رسوخ کننده نیستند .آنچه در فضای تلگرام برای ادبیات غیرقابل هضم است در هم دریدن فضای مطلوب شعر و ادبیات و بطور کلی شامل روابط اجتماعی نیز شده ـ نظیر آنچه که در دسترس عموم قرار گرفته است .

محسن محمدی در ادامه ی گزارش خود در جام جم می افزاید:« ادبیات در سطح نازل سیرمی کند و در وادی زیر صفر قدم می زند... ادبیات این روزها در فضای مجازی عموماً حال خوبی ندارد و تب دار است ... این نزول ادبیات و در نگاه جامع تر ، فرهنگ در فضای مجازی به فضای عمومی جامعه نیز سرایت می کند و بر فرهنگ کوچه و بازار هم تأثیر سوءمی گذارد.»

دکتر ذوالفقاری عضو هیأت علمی مجمع علمی آموزش زبان و ادبیات فارسی معتقد است :« غلط نویسی و ایجاز نویسی معمول در فضای مجازی را یک آسیب صددرصدی برای زبان و ادبیات فارسی می داند و تأکید می کند: این آسیب به مرور زمان به فضای حقیقی هم سرایت خواهد کرد.»

محمد بهنام فر پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی در خصوص تحریف شعر شاعران می گوید:« این تحریف به فرهنگ و ادبیات فارسی آسیب می زند .چرا که شعر تحریف شده پس از مدتی به عنوان اصل در اذهان باقی می ماند.»

لذا با توجه به حاکم بودن رسانه های عمومی ومشکلات عدیده  و عدم پوشش کانون ها و انجمن های ماسال و شاندرمن از طرف متولیان شعر با شرایط شبکه مجازی موجود واضح است در بکار گیری و فعال سازی هر بخش از داده های خود،همتی مضاعف داشته باشند و صدالبته در این ماراتن نفس گیر شعر بومی محلی و حتا معاصر آسیب نخواهد دید.اگر چه یکی از معضلات اصلی کانون های شهرستان ماسال و شاندرمن نداشتن مکانی مناسب برای گردهمایی شعرا و نویسندگان است تا بتوانند با فراخ بالی به کارهای گذشته بپردازند.ولی اگر کمی همت شود در این گرداب فضای مجازی می توان به ساحل آرامش شعر رسید.


آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: